شاید یکی از راههای شناخت صفات و روحیات یک فرد..هنگامی می باشد که با مرگ..روبرو می شود.

و از این مهمتر آن لحظه ای است که در آخرین دقایق زندگی با قاتل خود روبرو می گردد.

علی پیشوای فکری و مذهبی و سیاسی..در سال 40هجری..بدست ابن ملجم..یکی از متعصبین قشری..شهید

می شود.او از نزدیک شاهد مرگ عثمان و تبعات سیاسی آن بوده است.او دیده است که مرگ عثمان..باعث

بوجود آمدن بحران سیاسی و اجتماعی در میان امت مسلمان..گردید.و در اثر این مرگ..هزاران نفر..بخاک و خون

غلطیدند.او بخوبی می داند که کشته شدن یک رهبر..تا چه اندازه..جامعه را به آشوب می کشاند..و هزاران فرد بیگناه

در اثر این مرگ..کشته و مجروح خواهند شد.اینست که..در آخرین لحظات حیات پرثمر و پر افتخار خود..به شهادت خود

جنبه ی فردی داده و از پیش جلوی استفاده ی سیاسی آنرا می گیرد و می گوید..فرزندان عبدلمطلب نمی توانم شما را غرقه در خون

مسلمین ببینم در حالی که شعار می دهید ..امیر مومنان کشته شد..هشدار!به هیچ وجه نباید جز قاتل من کشته شود..دقت کنید ..تا زمانی

که در اثر این ضربت مردم..پس آنگاه ضربه ای در ازای ضربه اش به او بزنید.اما مباد که اندام هایش را قطعه قطعه کنید!

چرا که از رسول خدا شنیدم که فرمود..مبادا!اندام موجود زنده یا مرده را تکه تکه کنید..اگر چه سگ درنده و هار باشد.

او حتی از این هم بالاتر میرود..لحظاتی تامل می کند ..تا خشم و احساسات دوستان و یارانش فرو نشیند و آنگاه می گوید..اگر قاتلم

را ببخشم..این موجب نزدیکی ام به خداست..برای شما نیز بخشش ارزنده است.پس ببخشایید!مگر دوست نمی دارید که خدا شما را

بیامرزد؟...راستی در کجای تاریخ..چنین نمونه ای را سراغ داریم.راستی این نوع انتخاب و این نوع برخورد..از چه جهان بینی و تلقی ای..نشات

گرفته و منشاء انسانی آن کدام ست؟شاید عمیقترین جمله ای را که در تاریخ بشر برای حفظ ارزشهای بشری و حقوق انسانی..و تنظیم

روابط میان انسان ها..عنوان شده است..و در عین حال نشان دهنده ی شیوه ی تفکر نویسنده ی آن است از قلم علی تراوش کرده است.

آنجا که به فرزند گرامی اش..امام حسن می نویسد..فرزند !خودت را میان خود و دیگری میزان قرار ده! و بنابر این برای دیگران

آنرا بپسند که برای خود می پسندی..و آنچه را که دوست نمی داری برای دیگران نیز نپسند..و همچنان که دوست نداری به تو ظلم شود..

تو هم به دیگران ظلم مکن.و آنگونه که به نیکی مردمان امیدواری..تو هم به آنان نیکی کن.//

آری اینست خاستگاه انسانی.. و علت اصلی و اساسی بینش انقلابی و توحیدی علی.او به خاطر خدا به انسان عشق می ورزد.و بر این اساس آن رابطه

متقابل و دو طرفه را که نگهدارنده ی اساس اجتماع بشری است..توضیح می دهد و سفارش می کند.

 

از کتاب حکومت در نگاه علی(ع)-از زنده یاد استاد محمد جواد شفیعیانImage result for ?محمد جواد شفیعیان?‎


نوشته شده در  پنج شنبه 94/1/6ساعت  12:7 صبح  توسط حسام الدین شفیعیان 
  نظرات دیگران()

1354-1355


نوشته شده در  پنج شنبه 94/1/6ساعت  12:6 صبح  توسط حسام الدین شفیعیان 
  نظرات دیگران()


نوشته شده در  پنج شنبه 94/1/6ساعت  12:6 صبح  توسط حسام الدین شفیعیان 
  نظرات دیگران()

نوشته-محمد جواد شفیعیان

تعداد-10000جلد

تاریخ نشر-آبان 59


نوشته شده در  پنج شنبه 94/1/6ساعت  12:6 صبح  توسط حسام الدین شفیعیان 
  نظرات دیگران()

مقدمه

 

 

والعصر..

 

قسم به همیشه ی زمان..که میدان آزمون ملتها و تمدنها و اندیشه ها و مکتبها و راهها و رسمها و دین ها و آیین هاست.

والعصر..

قسم به همیشه ی تاریخ ..

که جولانگاه گسترده ی تلاشها و کوششها و کشمکش ها و گرایشها و مبارزه ها و پیامها و رهنمود هاست.

والعصر..

قسم به همیشه ی روزگار..

که پهنه ی جدال حق و باطل..عدل و ظلم ..نورو ظلمت..خدمت و خیانت..عزت و ذلت..پاکی و پوکی..شرافت و رذالت..

مردی و نامردی و ارزش و سود است.

آری ..قسم  به عصر..

که همه ی انسانها..در هر عصری و نسلی که باشند..در هر زمینی و زمانی که باشند..و در هر مرحله ای از علم و تمدن

و فرقی و تکامل که باشند..بی هیچ تردید در نوعی خسران و نقصان..غبن و ضرر..و کاهش و فرسایش..و ضلالت و

گمراهی بسر میبرند مگر..کسانی که پیام این سوره را..با همه ی ویژگیهایش دریابند..و خود را به سلاح ایمان و عمل

صالح و حق و صبر مسلح سازند ..و این اصول زندگیساز و نجات بخش و کمال آفرین را..نه به گونه ای انتزاعی..

بل به شکلی منسجم و مرتبط و ارگانیک..بر سر گذشت و سرنوشت خویش حاکمیت بخشند./صفحه 5/

............................................................................................................................................

عصر نهضت نبوی

 

والعصر..

 

قسم به عصر نهضت نبوی..که جلوه گاه ایمان و عمل صالح و حق و صبر..در امت نخستین اسلام ...بود.

عصری که مسلمانان پاکدل و پاکباز و پرشور صدر اسلام..پیام زندگیساز و عزت آفرین و کمال بخش این سوره را..با همه ی وجود خویش ..دریافتند

و در پرتو رهبری همه جانبه ی پیامبر ..در مدت بیست و سه سال ..یعنی که کمتر از ربع قرنی ..توانایی و یارایی آنرا یافتند ..که لرزه بر پیکر قدرتهای طاغوتی و

امپراطوریهای قدرت طلب و ستم پیشه آن روز و روزگار ..در شرق و غرب عالم ..بیفکنند.عصری که خود ..نموداری از تحقق عینی پیام و رهنمود این سوره

..و شاهدی بر اصالت و حقیقت جهان شمول آن..در مقیاس وسیعتر و گسترده ترست.

و بی جهت نبود که مسلمانان صدر اسلام..در هر ملاقاتی..به هنگام خداحافظی ..دستهای خویش را بر یکدیگر می نهادند ..و این سوره را بعنوان پیامی

همواره زنده و سازنده ..برای هم می خواندند و آنگاه از یکدیگر جدا می شدند.

عصری که امت مسلمان نخستین..بر اساس رهنمودهای این سوره..مدینه ی فاضله ای-اگر چه در سرزمینی کوچک-پدید آوردند که ایثار و اخلاص از در و دیوار

آن می بارید..

و خورشید ایمان ..روشنی بخش زندگی و حرکتشان بود..

و عمل صالح..کار مدامشان..

و توصیه به حق..شعارشان..

و صبر و مقاومت..وجودشان..

تا آنجا که در شهادت..بر یکدیگر پیشی می گرفتند ..و در اوج تشنگی و عطش..در میدان نبرد..جام آب را به یکدیگر احاله می کردند.

تجسمی بودند از کلمه ی توحید..و توحید کلمه.

نموداری بودند از ایمان و عمل صالح و حق و صبر.

تبلوری بودند از برادری و برابری و الفت و محبت و صفا و صداقت و پاکی و صمیمیت و یکرنگی و یکدلی.

عصاره ای بودند از سوره ی عصر.

صفحه 7-8/

........................................................................................................................................................................

عصر حکومت مهدی(عج)

 

والعصر..

 

قسم به عصر حکومت مهدی..عصر رهایی نهایی انسان..از خسران و نقصان و کاهش و فرسایش.

عصر فرو ریختن همه ی نظامهای سلطه گر و ارزشهای طاغوتی.

عصر آزادی راستین انسان از انواع بندگیها و بردگیها و ستم ها و بیدادها.

عصر تجلی ایمان و عمل صالح و حق و صبر در امت واحد جهانی.

عصر شکوفایی و بالندگی آزاد همه ی استعداد های انسانی.

عصر پیشوایی مستضعفین..وارثین راستین زمین.

عصر وراثت و حاکمیت بندگان صالح خداوند بر پهنه ی زمان.

عصر نجات غایی انسان از انواع استبداد..استثمار ..استحمار..استخفات..استعباد و نهایتا استضعاف.

عصر رستن راستین انسان از خسران فرهنگی..خسران اقتصادی..خسران اجتماعی..خسران سیاسی.

خسران نظامی.خسران انسانی.خسران اخلاقی و دیگر خسران ها و نقصان ها.

..........................................................................................................صفحه10-11...........................................................................

سوره ی عصر پیامی به همه ی عصر ها و نسلها-نویسنده-زنده یاد محمد جواد شفیعیان/Image result for ?محمد جواد شفیعیان?‎

نوشته شده در  پنج شنبه 94/1/6ساعت  12:4 صبح  توسط حسام الدین شفیعیان 
  نظرات دیگران()

<   <<   26   27   28   29   30   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
آخرین یادداشت خوش آمدید
1
2
3
4
5
[عناوین آرشیوشده]